ديوارهای شهر را پر از شعار بر ضد حکومت اسلامی کنيم

نترسيم نترسيم ما همه با هم هستيم
KingOfSat

ای رهبر بی غیرت بشنو شعار ملت

.

Monday, April 13, 2009

رضا فاضلی هنرپیشه و مجری تلویزیون در گذشت



رضا فاضلی در تاريخ دوازدهم تير ماه 1314 چشم به جهان گشود
محل تولد او در عودلاجان تهران بوده و وی دوران کودکی اش را در خيابان اسماعيل بزاز کوچه صالحی گذرانده است. رشته ابتدائی را در مدارس نوشيروان و خيام تمام کرد و دوره متوسطه را در دبيرستان های پهلوی و فرخی بپايان رسانيد.

پس از يکسال آموزش در نيروی هوائی در شهريور 1332 تهران را به قصد نا معلومی ترک کرد و پس از هشت سال که در کشور های حوزه خليج پارس، مصر، و لبنان را مسير قرار داده بود از سال 1954 تا 1959 در کشور های فرانسه، آلمان، انگليس، و آمريکا به کارو تحصيل مشغول گرديد.

پس از بازگشت به ايران به خاطر داشتن سوابق سياسی به سوی شغل آزاد رفت و بزودی سر از سينمای ايران در آورد.

با فيلم "خانم عوضی گرفتی" به سينمانی ايران معرفی شد و تا سال 1354 در کشور های ايران، ترکيه، پاکستان، ايتاليا، مجارستان بعنوان هنرپيشه، کارگردان و تهيه کننده ايفای نقش نمود.

در يک سريال بين المللی که کشور های ايتاليا، آمريکا، فرانسه، آلمان و اطريش و مجارستان تهيه کنندگان آن بودند و نام سريال Sexy Susanna بود به عنوان نقش آفرين شرکت نمود.

آخرين فيلم او سفر سنگ به کارگردانی مسعود کيميائ در سال 1356 بود.

پس از شورش 57 دوباره مجبور به ترک وطن گشت و در يک حرکت انتحاری از مهلکه پاسداران نجات يافت و دوباره راهی اروپا گشت. پس از فرار از ايران بهر وسيله بود خود را به لندن رسانيدو به محض دريافت پناهندگی در لندن با همراهی دوستانش که آنان نيز از انقلاب فرارکرده بودند سازمان K.V.C. را در خيابان کنزينگتن داير نمود و در طول سال های 1981 تا 1990 پنجاه و دو نوار ويدئوئی به بازار داد.

اين نوار ها آنقدر خشم آخوند های حاکم را برانگيخت که در بعد از ظهر 28 امرداد 1365 برابر با 19 آگوست 1986 با انفجار بمبی در محل کار او پسر 22 ساله اش بيژن را هلاک نمود.

رضا فاضلی در واکنش به اين وحشيگری گفت اسلحه من دوربين من است، فکر من است، و زبان من است، و در نوروز 1366 در کنسرتی سياسی به گردانندگی فريدون فرخزاد گفت من با شعر و فرهنگ ايران به جنگ خرافات دينی خواهم رفت.

در بهار 1992 به توصيه پليس انگليس خاک آن کشور را ترک و به آمريکا رفت و تا سال 2001 که شهروندی آمريکا را بدست نياورده بود اجبارا در شرق آمريکا در دهکده دور افتاده ای زندگی می کرد.

پس از دريافت شهروندی آمريکا بفکر کار سابق افتاد و باز با ياری دوستان و همکاران تلويزيون آزادی در نوامبر 2002 بروی آنتن رفت و تا بيست و هفتم ژانويه 2005 بطور 24 ساعته برنامه های آن در سراسر جهان پخش میشد و به گواهی دوست و دشمن بهترين تلويزيونی بود که در لس آنجلس به کار افتاد.

از ماه ژوئيه 2005 رضا فاضلی به دعوت آقای امير شجره به تلويزيون پارس دعوت شد و اندکی قبل تا امروز همکاری خود را با پخش برنامه «نويد آزادی» در تلویزیون کانال یک ادامه داد

رضا فاضلی می گويد من به دو چيز اعتقاد دارم: يکی ورزش که تا قبل از شروع بيماريم هرروز دوساعت ورزش سنگين می کردم و ديگری خواندن و آموختن

No comments: